جنگ اراده‌ها | چرا «وعده صادق 3» اجتناب‌ناپذیر است؟

جمهوری اسلامی اکنون درگیر یک جنگ شناختی در کنار تقابل امنیتی و نظامی با دشمن صهیونیستی و حامیانش است که طی آن باید محاسبات و ادارک غلط دشمن به آنها یادآوری شود.
کد خبر : 17742

تبیین :

 وعده صادق دیگری در راه است؛ این چکیده مواضع مقامات مختلف بلندپایه ایرانی طی روزهای پس از سخنرانی مقام معظم رهبری در سالگرد تسخیر لانه جاسوسی آمریکا و روز ملی مبارزه با استکبار جهانی بود، جایی که رهبر انقلاب اسلامی در بخشی از منویات خود در دیدار هزاران نفر از دانش‌آموزان و دانشجویان تأکید کردند که دشمنان «پاسخ دندان‌شکنی» خواهند گرفت.

ایران پس از عملیات وعده صادق 2 هشدار داده بود که اگر رژیم صهیونیستی به دنبال پاسخ‌گویی به اقدام مشروع سپاه پاسداران در گرفتن انتقام شهادت رهبران حماس و حزب الله و مستشار ارشد نظامی ایران در لبنان برآید، واکنشی به مراتب قوی‌تر انجام خواهد داد و اکنون به نظر می‌رسد چراغ سبز عملیات وعده صادق 3 صادر شده و تنها مسئله باقی مانده زمان حمله ویرانگر جدید ایران است.

خطای محاسباتی؛ بازدارندگی عقبگرد از جنگ نیست

اگر حمله هوایی رژیم صهیونیستی بر اساس شواهد عینی و اظهارات مقامات جمهوری اسلامی تنها تبلی تو خالی بوده و آمادگی دفاعی ایران توانست این تهاجم گسترده را ناکام بگذارد، پس چرا تهران که بارها اعلام کرده به دنبال توسعه درگیری و تنش منطقه ای نیست تصمیم به پاسخ‌گویی گرفته است؟ این پرسشی است که ممکن است به عنوان تعارضی در مواضع دولت ایران، حداقل از سوی رسانه‌های معاند آنسوی آبی برداشت و تفسیر شود.

در دو بُعد می توان عدم تعارض میان تصمیم به اقدام تنبیهی جدید از یکسو، با مواضع ایران درباره بی‌اثر بودن حمله رژیم صهیونیستی و عدم تمایل به توسعه دامنه بحران از سوی دیگر، را نشان داد.

اولاً، اگرچه برخلاف طرح‌ریزی رژیم صهیونیستی و آمریکا، تهاجم هوایی به ایران با حداقل آسیب‌ها و تخریب زیرساخت‌های نظامی و استراتژیک و تلفات انسانی همراه بود، اما در هر صورت برخلاف قوانین بین‌المللی و در میان محکومیت گسترده منطقه‌ای و جهانی، رژیم تل‌آویو به حاکمیت ملی و تمامیت سرزمینی ایران تعرض کرده و مسئولیت آن را نیز برعهده گرفته است و این حق را به ایران برای انجام اقدام متقابل می‌دهد. جمهوری اسلامی ایران با این پاسخ به تمامی جهانیان بویژه دشمنان نشان می‌دهد که در برابر هیچ تجاوزی علیه امنیت و حاکمیت سرزمینی کوتاه نمی‌آید و قادر است دست هر متجاوزی را از بازو قطع و دشمن را تا داخل سرحداتش دنبال و به شدت تنبیه کند.

دوم آنکه جمهوری اسلامی اکنون درگیر یک جنگ شناختی در کنار تقابل امنیتی و نظامی با دشمن صهیونیستی و حامیانش است که طی آن باید محاسبات و ادارک غلط دشمن از مجموع مواضع رهبران و چهره‌های سیاسی، فرماندهان نظامی، رسانه‌ها، شرایط اقتصادی و اجتماعی و فضای افکار عمومی درباره تأکید بر راهبرد بازدارندگی دکترین نظامی و عدم جنگ‌طلبی، به آنها یادآوری شود. محاسباتی که موجب شد پیام دو عملیات وعده صادق 1 و 2 به خوبی برای صهیونیست‌ها جا نیفتد و با این تلقی اشتباه که جمهوری اسلامی از جنگ حذر می‌کند به حماقت جدید دست بزنند.

جمهوری اسلامی ایران و رژیم صهیونیستی سالهای متمادی درگیر یک جنگ پشت پرده اطلاعاتی و امنیتی بوده‌اند اما حمله فرودین ماه صهیونیست‌ها به ساختمان کنسول‌گیری ایران در دمشق (که بخشی از خاک کشور محسوب می‌شود) و به شهادت رساندن چند تن از فرماندهان سپاه، فصلی جدید از این تخاصم را ورق زد که موجب شد ایران به بازاندیشی در قواعد بازدارندگی نظامی خود علیه این رژیم بپردازد و با انجام عملیات وعده صادق 1 به تغییر رفتاری سران تل‌آویو پاسخ متناسب دهد.

با این حال صهیونیست‌ها از سیلی سختی که خورده بودند درس عبرت نگرفتند و با ترور و حذف فرماندهان و سران مقاومت فلسطین و لبنان، کوشیدند تا روند شکست‌های راهبردی را با دستاوردهای تاکتیکی تغییر دهند که موجب شد ایران برای تثبیت معادله بازدارندگی عملیات وعده صادق 2 را محکم‌تر از قبل انجام دهد.

بنابراین عدم پاسخ یا نشان ندادن اراده آن، در برابر حملۀ ولو کم آسیب دشمن، در واقع بازی در زمین قواعد اسرائیل است و در نتیجه، این تل‌آویو خواهد بود که می‌تواند ادعا کند معادله بازدارندگی را به جمهوری اسلامی تحمیل کرده است و با خیال آسوده در سایه حمایت‌های آمریکا، جنگ و جنایت را علیه اضلاع محور مقاومت بدون نگرانی از دخالت ایران ادامه دهد. از این حیث وعده صادق 3 برای شکست رژیم در جنگ اراده‌ها خواهد بود.

بلوف پاسخ پیش‌دستانه؛ در خوف و رجا وعده صادق

صهیونیست‌ها که در جریان عملیات‌های وعده صادق 1 و 2 ضربه‌پذیری سرزمین‌های اشغالی در برابر باران موشک‌های ایرانی را به عینه دیده‌اند اکنون از مواضع دولتمردان ایرانی درباره قطعی بودن پاسخ پشیمان کننده به حماقت این رژیم شوکه شده‌اند و در میانه این دوران احتضار و جان کندن، بلوفِ احتمال اقدام پیشدستانه را مطرح کرده‌اند. آویگدور لیبرمن وزیر جنگ سابق رژیم از چهره‌هایی است که طی روزهای گذشته خواستار حمله پیشگیرانه به ایران شده و تاکید کرده بود که اسرائیل نباید منتظر حمله ایران بماند.

همواره یکی از پایه‌های اصلی دکترین نظامی رژیم صهیونیستی اصل هشدار یا ابتکارعمل بوده است که می‌گوید اگر اصل بازدارندگی روی دشمن اعمال نشد و او خواست به من حمله کند من زودتر متوجه شوم، مقامات و دستگاه‌های اطلاعاتی من هشدار بدهند و ما تصمیم بگیریم. تکمیل کننده این اصل نیز اصل دیگر یعنی کشیدن جنگ به به داخل سرزمین دشمن است. یعنی اکنون صهیونیست‌ها در مواجهه با ایران مجدداً به اصول سنتی دکترین نظامی خود بازگشته اند. اما واقعیت آن است که نه اکنون بلکه بعد از ضربه ترمیم‌ناپذیر عملیات طوفان الاقصی دکترین نظامی بن گورین از بین رفته و دچار فروپاشی شده است و هر بار که ارتش صهیونیستی در برابر حزب الله و حماس و انصارالله ادعای نابودی توانمندی‌های نظامی این گروه‌ها در ضربه پیشدستانه را کرده است بلافاصله خلاف آن به اعتراف خود صهیونیست‌ها درآمده است.

مقامات نظامی ایران نیز اعلام کردند که تمامی صدمات وارده بر سامانه‌های پدافندی در حمله هوایی رژیم صهیونیستی سریعاً جایگزین شد و لطمه جدی به توان دفاعی جمهوری اسلامی وارد نیامد. با این حال هرگونه اقدام پیشدستانه مطمئناً موجب خواهد شد که ایران ضربه‌ای به مراتب شدیدتر از آنچه اکنون در نظر گرفته است به سرزمین‌های اشغالی وارد کند.

تهدیدات بی‌حاصل آمریکا

مسئله دیگر بازی چماق و هویج آمریکا است که از یکسو می‌خواهد با مانورهای نظامی، ارسال نیرو و قدرت‌نمایی تسلیحاتی در سطح منطقه چتر بازدارندگی برای اسرائیل در برابر عملیات احتمالی ایران ایجاد کند و تهران را از تصمیم حمله منصرف کند و از طرف دیگر با ادعای دروغین تلاش برای کنترل دامنه بحران و پایان جنگ در لبنان و غزه به نوعی ایران را به سمت خویشتن‌داری و انجام معامله سوق دهد.

در این حوزه نیز جنگ ادراکی و شناختی اقتضا می‌کند که نباید اجازه داد که معادله کنترل جنگ بر اساس محاسبات آمریکایی پیش برود. ازیکسو دولت آمریکا هیچگاه خارج از میدان جنگ غزه و لبنان نبوده و مضاف بر تأمین مالی و تسلیحاتی، کاملاً در پیشبرد برنامه‌های نظامی در غزه و لبنان و حتی حمله هوایی اسرائیل به ایران به عنوان بازوی عملیاتی در اتاق جنگ رژیم حضور داشته است. بنابراین آنچه جنگ‌طلبی تندروها در تل آویو با حمایت آمریکا را کنترل خواهد کرد نه خویشتن‌داری و توجه به وعده‌های امریکا بلکه تنها یک استراتژی سیاسی و نظامی تهاجمی مبتنی بر بازدارندگی فعال است.

از سوی دیگر، جنگ روانی که آمریکا با انتشار اخبار ارسال سامانه‌ پدافندی تاد به سرزمین‌های اشغالی و یا جنگ‌افزارهای استراتژیک همانند بمب‌افکن‌های بی2 و بی 52 و زیردریایی و ... شروع کرده نیز نتوانسته حتی گروه‌های کوچک مقاومت را برای تداوم حمایت از جنگ با رژیم تحت تأثیر قرار دهد و مقاومت در یکسال گذشته تمام ظرفیت نظامی آمریکا در حمایت از رژیم را مشاهده کرده است و اتفاقاً از دید مقاومت تبعات گسترش جنگ برای منافع آمریکا در منطقه و امنیت فروریخته رژیم سنگین تر خواهد بود.

منبع: الوقت

ارسال نظرات